تنهای تنها

تنها بودن یه کابوس شوم عزیزم...کار دل نباشی تموم عزیزم

تنهای تنها

تنها بودن یه کابوس شوم عزیزم...کار دل نباشی تموم عزیزم

تپش قلب یک عاشق

چه قشنگه وقتی آدم قلبش داره واسه یکی میزنه که خودش خبر نداره واز اون قشنگتر اینه که بعد از یه مدت اون ضربان قلب تقسیم بر دو بشه یعنی به جای 2 تا یکی بزنه..وقشنگتر از اون اینه که یه روز همین ضربانهای نیمه ناتموم دیگه نزنه
اون وقته که مردم یادشون می افته که فلانی چرا قلبش نا مرتب کار میکرد
واینجاست که من میگم علتش رومن میدونم...وقتی قلبت داره واسه یکی میزنه که یه روز تو رو میخواد ویه روز تنهات میزاره این ضربانها سر درگم میشن ونمیدونن که آیا ادامه بدن یا نه وهمینه که نامرتب میشن
ولی وقتی کم کم می فهمن که اونی که عمری براش خودشون رو به حرکت درآوردن تا بهشون بگن ضربان قلب فلانی داره واسه فلانی میزنه دیگه داره تنهاشون میزاره اون وقته که از کاری که کردن پشیمون میشن وتصمیم میگیرن دیگه هیچ وقت نزنن
آخه میدونین دل قلب خیلی نازکه..زود میشکنه...ضربان کوچولوها هم که این وسط باید به آتیش قلب بسوزن
اینا رو گفتم تا بهتون بگم که ضربانهای قلب منم  دارن به حقیقتی که ماهها چشمشون رو روش بسته بودن پی میبرن..اونا هم تصمیم گرفتن دیگه نزنن...راستش دیگه تحمل نامردی رو ندارن

love is 4 us

نظرات 7 + ارسال نظر
مهدی مقدر جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:50 ب.ظ http://zimaazma.blogsky.com

سلام. یکی از بهترین وبلاگهایی که تا حالا دیدم همین وبلاگ بوده . چه از نظر قالب و چه از نظر تصاویر و مطلب هم که دیگه ... تبریک میگم بهت با این وبلاگت . اما دلم سوخت بخاطر این دل پرت . امیدوارم که .... به من هم سری بزنی و نظر و انتقادت رو از وبلاگ من هم بنویسی خیلی خوشحالم میکنی. امیدوار دوستان خوبی برای هم باشیم.....

شادی جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:27 ب.ظ http://parchine-raz.blogsky.com/

سلام عزیزم
والله بخدا پیجت مشکل داشت
تو نظرات پست قبلی من اگه بری می بینی جواب نظرت را دادم که سر زدم پیجت قسمت نظر نداشت
به قولی یه خورده قاط بود الان هم فقط نوشته است بدون قالب خدا راشکر قسمت نظر داره
به خاطر همین هم نشد بهت خبر بدم
من بد قول نیستم عزیزم
اگه ممکنه تو نظر بعدی که برام می ذاری آی دی یاهو تو هم بذار که در این مواقع به دادمون برسه
من گذاشتم

مطلبت درعین سادگی زیباست
نبینم آسمون دلت ابری باشه


شادی جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:33 ب.ظ http://parchine-raz.blogsky.com/

شیشه ای می شکند...
یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟
مادر می گوید...شاید این رفع بلاست.
یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد. شیشه ی پنجره را زود شکست.
کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست، عابری خنده کنان می آمد... تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد...
اما امشب دیدم...
هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید...
از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟
دل من سخت شکست اما...
هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا؟!

دختری که تموم شد جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:32 ب.ظ http://parazit-0098.blogfa.com

سلام...
ببین من شمارمو کجا بگم...جلو دیده همه هست...!

دختری که تموم شد جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ب.ظ

برو تو اون یکی وبت ... نظر خصوصی...
منتظرم !

nima پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ب.ظ http://nima261.blogfa.com

خیلی تنهای اشکال نداره همه تنها میشن یه روزی. اونی که تنها نمیشه خوده تنهایه چون بیشه همه میره. ( نیما کرج)

ستایش سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ

مهدی جان وبلاگ خیلی خوبی داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد